خبر مرگ یک پلنگ ماده و تولهاش در منطقه جنگلی شهیدآباد استان مازندران تنها یکی از دهها موردی است که رسانهای میشود و در این میان نه تعارضات میان دامداران و گوشتخواران درشتجثه در ایران جدی گرفته میشود و نه متأسفانه آمارهای غیرقابلاستناد جمعیتی این گونهها دقیقتر و مستندتر صورت می گیرد. این در حالی است که این حیوانات از گنجینههای محیطزیست حفاظت گاههای هراستانی به شمار میآیند.
مرزهای فراخ بیاطلاعی
بسیاری فاکتورها و عوامل در زندگی پلنگهای ایرانی ناشناخته هستند، بهعنوان مثال تجربیات مختلف حاکی از آن است که اگر یک منطقه ظرفیت حضور ۱۰ پلنگ را داشته باشد، اما در اثر زادآوری این تعداد به ۱۳ تا ۱۴ قلاده افزایش پیدا کند آنگاه ۳ تا ۴ پلنگ اضافه به ناچار وادار به ترک محیط و پیدا کردن یک قلمروی جدید میشوند. اما دقیقاً همین نوع جابهجاییهاست که اغلب مشکلساز میشود و در ایران نیز تحقیقات درستی روی آن انجام نشده است. پلنگهایی که به این شکل مجبور به ترک زیستگاه میشوند، یا باید از جاده یا حتی روستا گذر کنند و در این ضمن بیشترین آمار تلفات هم طبیعتاً انتظار میرود.
موضوع تراکم جمعیت شاید یکی از مهمترین حرفهای اطلاعاتی حیاتوحش ایران است. اینکه تعداد پلنگها در ایران چندصد قلاده است را هنوز به درستی کسی نمیداند و همین آمار و ارقام غیرقابلاستناد است که بر وضعیت حفاظت از این گونهها به شدت تأثیر گذاشته است.
فصول مختلف سال و خطراتی که پلنگها را تهدید میکند
پلنگ حیوانی است که معمولاً در شب فعال است و طول شب در فصل زمستان گاه از ۴ تا ۵ ساعت بیشتر است، در نتیجه این طولانیتر بودن زمان شب به این معناست که حیوان زمان بیشتری هم برای جابهجایی دارد و بالطبع امکان دارد که بتواند خود را از مناطق ناامن دور کند و وارد مناطق به نسبت امنتر شود. در عین اینکه در فصلهای سرد سال تداخل با زمان جفتگیری نیز زیاد میشود، یعنی حیوان طبیعتاً مدت زمان بیشتری را هم در قلمرو جابهجا خواهد شد، در حالی که در فصل تابستان خطرات برای پلنگها از جنس دیگری است. پلنگها در فصل تابستان به دلیل طولانیتر بودن روز، مدت زمان بیشتری در معرض مشاهده انسانها هستند و بنابراین تعارضات زیادی هم در این فصل در ایران اتفاق میافتد.
از آنجا که بیشتر جابهجایی پلنگها در اطراف محدوده آبشخورها یا آبگیرها انجام میگیرد در نتیجه احتمال آسیبپذیری آنها در این مناطق بیشتر از سایر جاهاست، چراکه فرضاً در مناطق کوهستانیتر احتمال مخفیشدن هست، در حالی که در نزدیکی آبگیر یا رودخانه چنین امکانی برای پلنگها وجود ندارد. بسیاری از شکارچیان نیز از این آسیبپذیری پلنگها استفاده و آنها را در این مناطق شکار میکنند؛ چنانچه مورد تلفات اخیر مادر و توله پلنگ جنگل شهیدآباد نیز درست در نزدیکی چشمه رخ داده است.
حفاظت بدوناطلاعات موثق ممکن نیست
هماکنون در دنیا ۹ زیرگونه از پلنگها وجود دارد که یک مورد در کل قاره آفریقا و ۸ زیرگونه دیگر در آسیا شناخته شدهاند. از این تعداد ۲ مورد با نامهای پلنگ عربی و پلنگ ایرانی تنها در خاورمیانه پراکنش دارند. پلنگ ایرانی در حدفاصل افغانستان تا عراق زیست میکند و یکی از زیرگونههای منحصربهفرد در نوع خود است. جثه پلنگ ایرانی از جثه پلنگهای عربی بزرگتر است. یک فرضیه مبنی بر این است که اندازه جثه گوشتخواران تا حد زیادی به اندازه طعمه غالب آنها بستگی دارد. مثلاً در عربستان جثه طعمههای پلنگ بهواسطه خشکی هوا اغلب کوچکتر از طعمههای پلنگ ایرانی است، در حالی که پلنگ ایرانی در کشور ما طعمهای همچون گراز و حتی مرال دارد.
اما واقعیت این است که هنوز اطلاعات دقیقی در مورد بسیاری از مسائل زیربنایی زندگی پلنگها از جمله فصل جفتگیری آنها در ایران وجود ندارد. موارد ضد و نقیض از این دست فراوان است و همین موضوعات است که حفاظت از آنها را با چالش جدی مواجه کرده است.
تعارضات پلنگها با انسانها
موضوع تعارضات میان انسان و گوشتخوارانی همچون پلنگها اکنون جزو مباحث روز مدیریت حیاتوحش است. شاید برای شما نیز این پرسش مطرح باشد که چرا در سالهای اخیر تعارضاتی نظیر مورد پلنگ ماده و تولهاش در شهیدآباد مازندران افزایش پیدا کرده، در حالی که در گذشته بدین صورت نبوده است؟ برخی از دامداران این ادعا را مطرح میکنند که پلنگها به دامهای آنها حمله میکنند و بقایشان را به مخاطره میاندازند و به همین دلیل هم باید حذف شوند. اما سؤال اینجاست که چه چیزی پلنگها را از زیستگاههای طبیعیشان خارج میکند و به جای طعمههای طبیعی به سمت دامها سوق میدهد؟
نتایج تازهترین تحقیقات کارشناسان آلمانی و ایرانی مؤسسه میراث حیاتوحش پارسیان بر روی پلنگها نشان میدهد که در برخی مناطق پلنگها در فصل سرد به دامها حمله میکنند زیرا در این اوقات از سال طعمههای طبیعی آنها نظیر قوچ و میشها به دلیل کمبود منابع غذایی یا نداشتن توانایی فیزیکی، کمتر در دسترس هستند، در حالی که دامهای اهلی به دلیل چرای غیرقابلکنترل در بیشتر اوقات سال در قلمروی زیستی همین گوشتخواران حضور دارند.
اما از طرف دیگر در برخی مناطق، اوج شکار دامهای اهلی در فصول خشک اتفاق میافتد که این امر بیشتر به دلیل وضعیت خاص پوشش گیاهی است یعنی با کاهش پوشش گیاهی امکان شکار سمداران نیز کمتر میشود؛ در مقابل این دامهای اهلی هستند که با تمرکز زیاد در حواشی و اطراف چاهها و سایر منابع محدود آبی یافت میشوند. بنابراین چندان عجیب نیست که گوشتخوارانی مانند پلنگ به یک شکار موفق با حداقل انرژی علاقه نشان دهند.
شناسایی این قبیل تعارضات و دلایل وقوع آنها اکنون جزو مهمترین وظایف سازمانهای دستاندر کار یعنی سازمان حفاظت از محیطزیست است. بنابراین شایستهتر آن است که برای حل تعارضات، بیشتر از هر چیز دیگر روی مطالعات تحقیقاتی سرمایهگذاری شود، چراکه تجربه مدیریت حیاتوحش نشان داده که تنها در صورت داشتن اطلاعات علمی صحیح و موثق است که میتوان به بهترین شکل ممکن ازگونههای در معرض خطری مانند پلنگها حفاظت کرد.
منبع : همشهری
برچسب ها: پلنگ ایرانی, حیاتوحش, حیاتوحش ایران, مؤسسه میراث حیاتوحش پارسیان, محیط زیست