کل وحشی (کل و بز)
نام علمی : Capra aegagrus
نام انگلیسی :Wild Goat
مشخصات: درکل و بزها، نرها که کل نامیده میشوند شاخهای بلند و شمشیر مانندی دارند (بلندترین شاخ مربوط به پناهگاه حیاتوحش بیستون است که ۱۵۲ سانتیمتر طول دارد و رکورد جهان محسوب میشود). بر روی شاخها گرههایی وجود دارد که مشخص کننده رشد سالیانه و سن حیوان است. شاخ بزها نسبت به شاخ کلها بسیار کوتاهتر است. رشد شاخ در سالهای اولیه زیاد است ولی معمولاً از حدود هفت سالگی به بعد کم میشود. در فصل زمستان رشد شاخها تقریباً متوقف میگردد ولی گرهها رشد میکنند و بزرگ میشوند. رنگ موها در بزها و کلهای جوان قهوهای متمایل به خاکستری و درکلهای مسن به خصوص در فصل زمستان نخودی رنگ است. کلهای بالغ ریش بلند و سیاهی دارند و بر روی پشت و شانه آنها نوار تیرهای وجود دارد که در ناحیه سینه پهن شده و به صورت طوق در میآید. رنگ موهای جلوی دستها و پاها و موهای دم سیاه رنگ است. همچنین در جلوی دستها ناحیه بدون مو و پینه مانندی وجود دارد. کوتاه بودن دست و پا، سنگین بودن قسمت جلویی بدن و ساختمان خاص سمها، آنها را قادر ساخته که به آسانی در شیبهای تند مناطق صخرهای تردد نمایند.
اندازهها: طول سر و تنه ۱۲۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر، دم ۱۲ تا ۱۷ سانتیمتر، ارتفاع ۶۵ تا۹۰ سانتیمتر، وزن ۳۰ تا ۱۲۰ کیلوگرم.
تشخیص سن از روی شاخ
سن پازنهای نر را میتوان از روی شاخ آنها تشخیص داد. هر سالی که از سن پازنها بگذرد، بر طول شاخ و قطر آن افزوده میشود و بر اثر این رشد، روی شاخها برجستگیهای مشخصی باقی میماند که به آنها «گره» میگویند. با شمردن این گرهها، میتوان سن پازنها را حدس زد. رشد شاخ در سالهای اولیه زیاد است؛ ولی معمولاً از ۷ سالگی به بعد کم میشود. رشد این شاخها در زمستان تقریباً متوقف میشود؛ ولی گرهها رشد میکنند و بزرگ میشوند.
زیستگاه: از صخرههای ساحی منطقه خفاظت شده نایبند در استان بوشهر تا ارتفاعات حدود ۴۰۰۰ متری رشته کوههای البرز و زاگرس و مناطق صخرهای واقع در جنگلهای خزری.
پراکندگی: در تمام مناطق کوهستانی کشور که دارای آب و امنیت کافی باشد مشاهده میگردد.
عادات: روزگرد است، ولی گاهی شبها نیز به چرا میرود. به صورت اجتماعی زندگی میکند. معمولاً بزها، بزغالهها و کلهای جوان با هم و جدا از دسته کلهای مسن زندگی میکنند. گاهی اوقات کلهای پیر از گله جدا شده، در سوراخها و صخرههای صعب العبور ساکن میشوند که اصطلاحاً به آنها «کل خوس» میگویند. در پاییز، که فصل جفتگیری است، گلههای کل و بز با هم مخلوط میشوند. این حیوانات در موقع احساس خطر صدای سرفه مانندی شبیه «پیرک» میدهند ولی صدای اصلی آنها شبیه بعبع بز است. در شکمبه برخی از آنها گلوله کوچکی از جنس پوست و مو وجود دارد که به آن «پادزهر» میگویند و برای آن ارزش دارویی قائل هستند.حس پویایی، شنوایی، و بینایی قوی است. وابستگی شدیدی به مناطق صخرهای صعبالعبور دارند. هیچ حیوانی قادر به تعقیب و گرفتن آنها در مناطق صخرهای نیست. در فصل پاییز به خوبی چرا نموده و چاق میشوند. (عدهای نام پازن را مترادف پاییز زن که بهترین فصل شکار این حیوان است میدانند ولی برخی دیگر بر این باورند که نام پازن به این علت است که حیوان در موقع احساس خطر پاهایش را به زمین میکوبد). برخی از کل و بزها در فصل زمستان جابهجاهای کوتاهی از ارتفاعات به مناطق پایینتر دارند ولی برخی دیگر تمام زمستان را در ارتفاعات برفگیر باقی میمانند. و حتی گاهی هم به ارتفاعات بالاتر میروند جایی که به علت وزش شدید باد برف وجود ندارد و گیاهان قابل دسترس میباشند.
غذا: از علوفه، بوتهها و سرشاخه درختان تغذیه میکند. معمولاً صبح زود و اوایل غروب در مجاور صخرهها به چرا میپردازد. برای استفاده از برگ درختان روی دو پا میایستد، گاهی نیز از طریق شاخههای خمیده مجاور سطح زمین به بالای درخت میرود. در فصل تابستان در مناطق گرم وخشک تقریباً همه روزه آب مینوشند ولی در برخی مناطق مرتفع کوهستانی فاقد منابع آب نیز مشاهده میشوند. کلوبزها معمولاً در اوایل صبح چراکنان به سوی آبشخورها که ممکن است فاصله زیادی تا چراگاه و محل استراحت حیوان داشته باشد حرکت کرده و پس از نوشیدن آب مراجعت میکنند.
تولیدمثل: درمناطق گرمسیر اوایل پاییز و در مناطق سردسیر اواخر پاییز جفتگیری شروع میشود که با شاخ زدن کلها به بوتههایی نظیر گون همراه است. در این فصل بوی مخصوصی از غدد واقع در قسمت زیرین ته دم نرها ترشح میشود. این بوی تند به علت محلول بودن در چربی و آغشته شدن موها با ادرار و عرق حیوان بسیار پایدار است و تا فصل بهار که موها تعویض میشوند باقی میماند. در صورت کار حیوان در فصل پاییز این بو حتی پس از گذشت دهها سال از پوست حیوان به مشام میرسد. در فصل جفتگیری بین نرها و جدالهای سختی در میگیرد. نرهای قویتر که شاخ بلندتری دارند حرمسرایی (متشکل از پنج تا ۱۵ ماده) تشکیل میدهند، کلها با ژستهای مختلف و نشان دادن شاخها سعی میکنند رقیب را مرغوب کنند، گاهی اوقات طرفین با بلند شدن روی پاها و در حال آمدن به پایین شاخها را محکم به هم میکوبند. در مواردی حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از بزها به دلایل مختلف از جمله کمبودن تعداد کلها، آبستن نمیشوند. مدت آبستنی حدود ۱۶۰ روز است. در موقع زایمان، بزها به مناطق امن میروند. یک و اغلب دو و به ندرت سه بچه میزایند. در این زمان معمولاً تعداد زیادی لاشخور برای خوردن بقایای زایمان نظیر جفت بر بالای سر بزها پرواز میکنند (در سال ۱۳۷۵ متجاوز از ۱۰۰۰ بهله دال در محل چشمه گردو واقع در پارک ملی بمو در زمان زایمان بزها مشاهده گردید). بچهها بعد از یکی دو روز قادر به تعقیب مادر خود در صخرهها هستند. تا پنج ماهگی شیر میخورند و در حدود یک و نیم سالگی بالغ میشوند. طول عمر حدود ۱۵ سال است. کلوبزها یکی از اجداد بزهای اهلی هستند و قادرند با هم جفتگیری و تولیدمثل کنند.
وضعیت فعلی: دشمن طبیعی مهم آن پلنگ، گرگ و به تازگی یوز است. بچهها ممکن است توسط کفتار، سیاهگوش، روباه و عقاب شکار شوند. گاهی اوقات عقاب طلایی به بزغالهها حمله میکند و آنها را از صخرهها به پایین میاندازد (در کوههای سکنج واقع در استان کرمان عقاب طلایی بزغاله چند روزهای را به دره عمیقی پرت کرد و بلافاصله مشغول خوردن آن شد). در بسیاری از مناطق بزغالههای تازه متولد شده توسط مردم گرفته میشوند. تا اوایل دهه ۱۳۶۰ دستههای بزرگی از این حیوان در اکثر مناطق کوهستانی کشور مشاهده میشد ولی به علت شکار آن از طریق جرگه (راندن جانوران به سمت شکارچیان) و استفاده از سلاحهای ساچمهزنی و جنگی، تلهگذاری در اطراف چشمهها و گرفتن آنها توسط سگ، در سالهای اخیر جمعیت آن در اکثر زیستگاههای کشور به شدت روبه کاهش گذاشته و در بسیاری از مناطق مانند جنوب فارس، بوشهر و غرب کشور که در هر منطقه هزاران رأس کلوبز مشاهده میشد نسل آن منقرض شده و یا در شرف انقراض قرار گرفته است.
عکس : سید جلال موسوی
برچسب ها: bafgh, iran, Wild Goat, wildlife, wildlife pictures, آریز بافق, حیات وحش, حیات وحش بافق, عکاسی حیات وحش, عکس حیات وحش, کل, کل و بز, کل وحشی, گالری عکس, منطقه حفاظت شده کوه بافق, منطقه شکار ممنوع آریز